نخستين سخن:

ساخت وبلاگ
((مادر جلوه ي حق است، رضايت خداست؛ بايد خدا را خشنود نگه داشت.))      آناتول فرانس((پاکترين نگاه مهر آميز را در چشمان پدر و مادر خود جستجو کن.))    حکيم ارد بزرگ((تار و پود مادر را از مهرباني بافته اند.))      ويکتور هوگو((با پدر و مادر خود آنگونه رفتار کن که از فرزندانت انتظار داري))       سقراط((بچه ها تا زماني کودکند به پدر و مادر خود مهر مي ورزند اما وقتي بزرگ مي شوند آنان را به محاکمه مي کشند و گاهي نيز ورد عفو قرار مي دهند.))     اسکار وايلد نخستين سخن:...ادامه مطلب
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 9 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 23 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

مادرش آلزايمر داشت...بهش گفت: مادر يه بيماري داري که به همين دليل بايد ببريمت خانه سالمندان.مادر گفت: چه بيماري؟پسر گفت: آلزايمر..يعني همه چيز را فراموش ميکني.مادر گفت: انگار خودتم همين بيماري رو داري؟پسر گفت: چطور؟مادر گفت: انگار يادت رفته براي بزرگ شدنت چه زحمتايي کشيدم..چقدر سختي کشيدم تا بزرگ شدي...کمر خم کردم تا قد کشيدي...پسر کمي فکر کرد و گفت: مادر منو ببخش.مادر گفت:چرا؟پسر گفت: براي کاري که ميخواستم بکنم.مادر گفت: کدوم کار...؟ نخستين سخن:...ادامه مطلب
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 7 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 16 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

دلم مادر ميخواهد و بوي گلهاي چادر نمازش و صداي چرخش چرخ خياطي اش که آسمان را به زمين مي دوخت...دلم مادر ميخواهد تا دوباره عطر ياس را به ايوان خانه مهمان کند...دلم مادر ميخواهد تا لالايي هايش خواب غفلت را از سرم بپراند...دلم همان زن راست قامت عاشق را ميخواهد...بگذار همه به کودکي ام بخندند اما من دلم مادرم را ميخواهد...

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 10 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

پشتم به تو گرم است،نميدانم اگر تو نبودي زبانم چطور ميپرخيد که صدايت نکنم!راستش را بخواهي گاهي حتي با تو کاري ندارم اما براي دل خودم صدايت ميزنم، بابا...آنقدر با دستهايت انس گرفته ام که گاهي دلم لک ميزند دستانم را بگيري...هر بار دستانم را ميگيري خيالم راحت ميشود ميدانم که هوايم را داري و من ميان ازدحام غريبي گم نميشوم و تو دستانم را محکم گرفته اي بابا...



نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 6 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 15 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

وقتي پشت سر پدرت از پله ها مياي پايين و ميبيني چقدر آهسته ميره ميفهمي که پدر پير شده،وقتي داره صورتشو اصلاح ميکنه و دستش ميلرزه ميفهمي که پدر پير شده، وقتي بعد از غذا يه مشت دارو ميخوره ميفهمي که چقدر درد داره و هيچي نميگه... و وقتي ميفهمي که نصف موهاي سفيدش بخاطر غصه هاي تو هستش اونوقته که دلت ميخواد از غصه بميري...

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 5 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

فداي صداقت آن بي سوادي که وقتي ازش


پرسيدن عشق چند حرف است؟


گفت : چهار حرف


همه بهش خنديدن و او زمزمه کرد:


"پدرم"

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 16 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44

نخستين سخن:...
ما را در سایت نخستين سخن: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbeheshtfaramoshshoded بازدید : 12 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 2:44